مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی- اخبار
در نشست نقد کتاب «عاملیت دیجیتال در آموزش عالی» مطرح شد آیا می‌توان دانشجویان را برای آینده‌ای که خودمان نمی‌شناسیم آماده کرد؟

حذف تصاویر و رنگ‌ها  | تاریخ ارسال: 1404/9/9 | 

به گزارش روابط‌عمومی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، نشست نقد و بررسی کتاب  «عاملیت دیجیتال در آموزش عالی» چهارشنبه ۵ آذرماه ۱۴۰۴ با دبیری آمنه صدیقیان و با حضور الهام اکبری، مترجم کتاب و ناقدان کتاب؛ عبدالله کریم‌زاده و صدرا خسروی و با حضور مجازی تعدادی از اعضای هیئت علمی و دانشجویان دانشگاه‌های کشور به‌صورت برخط برگزار شد.

فناوری‌های دیجیتال دیگر ابزارهایی خنثی نیستند
الهام اکبری در معرفی کتاب عاملیت دیجیتال در فضای مجازی گفت: این کتاب در سال ۲۰۲۰ توسط انتشارات راکج، در ۱۳۲ صفحه منتشر شده است که به بررسی دیجیتالی شدن آموزش عالی می‌پردازد و تأکید دارد که این فرایند صرفا افزودن ابزارهای آنلاین نیست، بلکه تحولی در سه سطح فردی (نقش و اختیار دانشجو)، آموزشی (طراحی تدریس و نقش استاد)، و نهادی (سیاست‌ها، ساختارها و فرهنگ دانشگاهی) است. دو پژوهشگر نروژی در کتاب بر این نکته تأکید می‌کنند که عاملیت انسانی باید در مرکز این تحول قرار گیرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس در ادامه به شرح نکات کلیدی کتاب پرداخت و افزود: عاملیت دیجیتال توانایی یادگیرنده برای اقدام آگاهانه، شامل تفکر انتقادی، انتخاب و تصمیم‌گیری، مشارکت فعال و ساختن معنا از منابع است.
کیفیت آموزشی فرآیندی تحول‌آفرین مبتنی بر توانمندسازی، فرصت انتخاب و یادگیری مشارکتی است و نه صرفا یک شاخص اداری. نقش استاد در این فرایند از سخنران به تسهیل‌گر و طراح تجربه یادگیری تغییر می‌کند و تأکید بر مشارکت و خودراهبری دانشجو است.
وی به امکان مشارکت، همکاری و خلق فناوری‌های دیجیتال اشاره کرد و افزود: این فناوری دیگر ابزارهایی خنثی نیستند و محتوا را فراهم می‌کنند.
وی تأکید کرد: ساختارهای نهادی در این زمینه می‌توانند عاملیت دیجیتال را تقویت یا سرکوب کنند و سیاست‌ها و بروکراسی آموزشی نقش تعیین‌کننده‌ای دارند.
وی اضافه کرد: سواد دیجیتال فراتر از مهارت فنی است؛ ترکیبی از تفکر انتقادی، مسئولیت‌پذیری، مشارکت و تحلیل منابع است.
الهام اکبری در ادامه به مقایسه کتاب با شرایط ایران پرداخت و گفت: دیجیتالی شدن در ایران عمدتا فنی و سامانه‌محور فهمیده می‌شود، نه تحولی و دانشجویان بیشتر مصرف کننده محتوا هستند و فرصت مشارکت و تصمیم‌گیری محدود است.
وی با اشاره به کیفیت آموزش در کشور گفت: کیفیت آموزشی به شاخص‌های اداری، نمره و حضور دانشجو وابسته است و استادان همچنان در نقش سخنران باقی مانده‌اند و فشار ارزشیابی سنتی مانع طراحی آموزشی نوین است. در این شرایط فناوری‌ها بیشتر برای کنترل حضور و تکالیف استفاده می‌شوند، نه برای یادگیری مشارکتی. ساختارهای نهادی در ایران عاملیت انسانی را کاهش می‌دهند و نگاه اداری بر کیفیت غلبه دارد در نتیجه سواد دیجیتال در ایران بیشتر به مهارت فنی تقلیل یافته و کمتر به تحلیل و مشارکت توجه می‌شود.
مترجم کتاب صحبت‌های خود را این چنین جمع بندی کرد: کتاب تأکید دارد فناوری ابزار است و انسان کنشگر لذا محیط دیجیتال به بستری برای یادگیری بدل شده است. در حالی که در ایران، ابزارها جلوتر از انسان حرکت می‌کنند، ساختارها بر محتوا غلبه دارند و استاد و دانشجو در نقش مصرف‌کننده باقی مانده‌اند. این فاصله نشان می‌دهد که تحقق عاملیت دیجیتال و کیفیت آموزشی تحول‌آفرین در ایران هنوز با چالش‌های جدی روبه‌روست.

آیا می‌توان دانشجویان را برای آینده‌ای که خودمان نمی‌شناسیم آماده کرد؟

در ادامه این نشست صدرا خسروی به عنوان اولین منتقد، محتوای کتاب را مورد بررسی قرارداد و ابتدا نقاط قوت کتاب را برشمرد: تمرکز بر عاملیت دیجیتال و تلاش برای قرار دادن آن در بستر اجتماعی و اقتصادی گسترده‌تر و نیز تحلیل آموزش عالی در چارچوب نئولیبرالیسم، سرمایه‌داری و روندهای تجاری‌سازی و کالایی‌سازی دانش و فاصله گرفتن از رویکردهای زمینه‌زدوده در فناوری آموزشی و توجه به ارتباط با فرهنگ اجتماعی از جمله نقاط قوت این کتاب است.
عضو هیئت علمی موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی با طرح این پرسش بنیادین که «آیا می‌توان دانشجویان را برای آینده‌ای که خودمان نمی‌شناسیم آماده کرد؟» گفت: از جمله چالش‌های این کتاب ابهام در مخاطب کتاب است چراکه مشخص نیست تمرکز بر کلیت دانشجویان است یا گروه‌های خاص مانند دانشجویان تربیت‌معلم و...
وی به ادعاهای بدون پشتوانه این کتاب اشاره کرد و افزود: نویسنده مدعی بررسی تعامل دانشجویان با فرآیند آموزش و تحول ساختارهاست، اما شواهدی در متن کتاب برای این ادعاها ارائه نکرده است. ضمن اینکه برخی مفاهیم در این کتاب کلی و مبهم هستند. مانند نسبت هوشمندی با عاملیت و همچنین ادعاهای مربوط به تغییرات نهادی، بدون توضیح دقیق باقی مانده‌اند.
وی افزود: مشخص نیست عاملیت مورد نظر مربوط به کاربر در برابر طراح سیستم، یادگیرنده در برابر معلم، یا استاد و دانشجو به‌مثابه شهروندان در برابر دولت و سرمایه‌داری است. ضمنا در مفهوم عاملیت متغیرهای جمعیتی: سن، جنسیت و ملیت نادیده گرفته شده‌اند در حالی که عاملیت دانشجوی هجده‌ساله با سالمند یا انتخاب آموزش دیجیتال به‌دلیل محدودیت‌های جنسیتی تفاوت بنیادین دارد.
خسروی با اشاره به اینکه کتاب «عاملیت دیجیتال در آموزش عالی» عاملیت را بیشتر در سطح مصرف و مشارکت دیجیتال تعریف کرده است، افزود: در مطالعات اجتماعی، عاملیت به مقاومت در برابر قدرت و سلطه و به نقش در تولید محتوا و بازشناسی هویت مرتبط است.
وی تأکید کرد: کتاب و برخی نقدهای همراه آن، غرب را به‌مثابه یک یوتوپیای بی‌نقص معرفی کرده‌اند و این تصور به وجود می‌آید که ایران در موقعیت قهقرا قرار دارد، بدون توجه به نقدهای جدی که خود غرب در حوزه آموزش دیجیتال دارد.
صدرا خسروی در پایان صحبت‌های خود نقدهای دیگری را نیز بر کتاب وارد دانست و گفت: کتاب از بنیان‌های اجتماعی ـ اقتصادی عاملیت غافل بوده و کمتر به این نکته پرداخته که عاملیت آموزشی در ایران و جهان به شدت وابسته به پایگاه اقتصادی و اجتماعی افراد است؛ دسترسی به پلتفرم‌های جهانی یا مدارس غیرانتفاعی امکان بیشتری برای اعمال عاملیت فراهم می‌کند، در حالی که در ساختارهای دولتی و محدود، عاملیت عملا به سکوت و انقیاد تقلیل می‌یابد.

چالش‌های مطرح‌شده در اسکاندیناوی با واقعیت‌های ایران همخوانی ندارد
در ادامه این نشست، عبدالله کریم‌زاده از دیگر ناقدان این کتاب، محور سخنان خود را بر ترجمه و روایت فارسی اثر قرار داد و تأکید کرد که ترجمه حاضر، بسیاری از مفاهیم کلیدی نویسنده را مخدوش کرده و نیازمند بازنگری جدی است.
وی در نقد ترجمه کتاب گفت: ترجمه در چهار سطح سمنتیک، سینتاکتیک، سطحیست و پرگماتیک دچار خطاهای متعدد است؛ از جمله انتخاب‌های نادرست واژگانی مانند «متحول شدن» به جای «متحول‌سازی» که مفهوم عاملیت را تضعیف می‌کند.
اصطلاحات تخصصی به‌درستی منتقل نشده‌اند؛ practice به «عملکرد» ترجمه شده در حالی که در علوم اجتماعی معنای «کردار» دارد و واژه‌های کلیدی مانند digitization و digitalization به‌صورت نامنسجم ترجمه شده‌اند و انسجام متن را از بین برده‌اند. دیگر اینکه عبارت lecture در سراسر متن به «سخنرانی» ترجمه شده در حالی که در بافت کتاب منظور «کلاس درس» و «تدریس» بوده است و مفاهیم مهمی چون extended cognition (شناخت بسط‌یافته) و avatar نیز با معادل‌های نادرست («شناخت امتداددهنده شناخت» و «شبه‌انسان») روایت اصلی را تغییر داده‌اند.
واژه‌ affordance که به «امکانات» یا «قابلیت‌ها» اشاره دارد، به «ظرفیت» ترجمه شده و بار فنی خود را از دست داده است.
عضو هیئت علمی موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی با اشاره به اینکه این کتاب به‌طور افراطی بر انسان‌محوری تأکید دارد و عاملیت را صرفا به انسان نسبت می‌دهد گفت: این درحالی است که نویسنده در آغاز از «عاملیت توزیع‌شده» میان انسان و ابزارهای فناورانه سخن گفته بود.
وی افزود: مطالعات موردی کتاب عمدتا مربوط به کشورهای اسکاندیناوی مانند نروژ است؛ چالش‌های اخلاقی و معرفتی مطرح‌شده در آن کشورها با واقعیت‌های ایران همخوانی ندارند و اجرای مستقیم آن‌ها می‌تواند چالش‌های تازه‌ای ایجاد کند.
وی با تأکید بر اینکه کتاب بر زمینه‌مندی تجربه‌های دیجیتال تأکید دارد، افزود: ترجمه فارسی این پیام را به‌درستی منتقل نکرده و خواننده ایرانی را از درک دقیق مفاهیم محروم می‌سازد.
در پایان کریم‌زاده هشدار داد که ترجمه موجود نه تنها مفاهیم کلیدی بلکه پیام انتقادی نویسنده درباره عاملیت دیجیتال در آموزش عالی را به‌درستی منتقل نمی‌کند. او تأکید کرد که کتاب نیازمند ویرایش اساسی در سطح ترجمه و بازنگری جدی در سطح محتوایی است تا بتواند برای مخاطبان ایرانی کارآمد و قابل استفاده باشد.

نشانی مطلب در وبگاه مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی:
http://iscs.ac.ir/find-1.10.16943.fa.html
برگشت به اصل مطلب